
ویژگی های داشتن یک ازدواج موفق
موفقیت در هر کارى ، آرزوى همه است . هرکس در هر کارى وارد مىشود ، انتظار دارد به تمام خواستههایش برسد . ازدواج نیز از جمله مسائلى است که هرکس دوست دارد در آن موفق شود . مشکل اساسى این است که راه موفقیت را نمىدانند ؛ به همین دلیل پارهاى از ازدواجها ناموفق مىشود و به طلاق و جدایى ، اختلاف و کش مکش ، دادگاه و شکایت ، قهر و دلسردى و متلاشى شدن خانوادهها ، ناکامىها ، آواره شدن کودکان معصوم و محروم شدن آنان از محبت گرم پدر ، مادر یا هر دو و گرفتار شدن در منجلاب فساد ، ناهنجارىها و ... منجر مىشود که هر روز مطبوعات ، مجلهها ، فیلمها و اخبار ، بخشى از آنها را منتشر مىکنند.
بالا رفتن آمار طلاق ، کاهش آمار ازدواج ، بىعلاقگى جوانان به ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج ، نتیجه ازدواجهاى ناموفق است .
به راستى چه شده که برخى از ازدواجها ناموفق مىشود و سر از طلاق و جدایى درمىآورد؟
به نظر مىرسد پاسخ این پرسش باید در شیوه انتخاب با معیارها و توجه نکردن به موازین اخلاقى ـ که از سوى اسلام طرح شده است ـ جستجو شود .
بلوغ ازدواج
مسئله نخست این است که دختر و پسر باید از بلوغ عقلى و زندگى برخوردار باشند (با مفهوم ازدواج و مسئولیت زندگى آشنا باشند) . ممکن است بسیارى از جوانان به بلوغ جنسى رسیده باشند ، ولى به بلوغ زندگى نرسیده باشند ؛ لذا همین که از نظر جنسى به نتیجه رسیدند و اشباع شدند ، دیگر نیازى به ادامه گرمى و صمیمیت نمىبینند و ادامه زندگى برایشان اهمیت ندارد . بهانهگیرىهاى بچگانه آغاز مىگردد و کارهاى نابخردانه تداوم پیدا مىکند و زندگى شیرین را با کارهاى نامعقول خود تلخ مىکنند و از هم مىپاشند ؛ در صورتى که زندگى و ازدواج ، یک مسئولیت و تعهد است و هریک از دو طرف ، باید با مسئولیت خود آشنا باشد و ازدواج را آغاز یک زندگى بداند ، نه فقط وسیلهاى براى خاموش کردن آتش شهوت ، که در آن صورت با خاموششدن آن ، چراغ زندگى نیز خاموش مىشود .
بنابراین ، یکى از شرطهاى موفقیت ازدواج این است که هر یک از دو طرف ، خود را در برابر دیگرى متعهد بداند و به تعهدات خود تا آخر پایبند باشد و به ازدواج با دید رسالت و مسئولیت بنگرد و مردانه براى ادامه آن تلاش کند و با همه وجود از متلاشىشدن آن جلوگیرى نماید ؛ در این صورت بهسادگى سخن از طلاق و جدایى به میان نمىآورند و زندگى را دستکم و شوخى نمىدانند .
شناخت کافى از همدیگر
یکى از دلایل ناموفقبودن بسیارى از ازدواجها ، نداشتن شناخت درست از یکدیگر است .
ازدواجهایى که از روى احساسات جوانى یا عشقهاى نابخردانه و لحظهاى به وجود مىآید ، نتیجه خوبى در پى نخواهد داشت و پس از اینکه آبها از آسیاب افتاد و شهوتها فروکش کرد و احساسات خاموش شد ، اختلاف و ناسازگارىها آغاز مىگردد ؛ آن ازدواجى که براساس یک لبخند ، یک اشاره ، یک نامه یا یک تلفن باشد ، بدون شک نمىتواند ازدواج موفّقى باشد . ازدواجهاى اینترنتى که اخیرا رایج شده ، از هماکنون پایان آن روشن است که چه خواهد شد!
اطلاع از ویژگىهاى همسر و خصوصیات روحى و جسمى او ، شرط نخست ازدواج موفق است . یک دختر باید همسر آینده خود را از روى شناخت درست انتخاب کند ؛ به همین دلیل ، اسلام ازدواج تحمیلى را مردود مىداند و پسر و دختر باید خودشان تصمیم بگیرند .
هر یک از طرفین مىتواند با تحقیق و مشورت و صحبت کردن با طرف مقابل و اطلاع از طرز تفکر او با اخلاق اجتماعى و خانوادگىاش آشنا شود ؛ چنانکه یک جوان باید با چشم باز و بصیرت ، همسر آینده خود را انتخاب کند و با اطلاع از خصوصیات شخصى ، خانوادگى و اخلاقى ، بهدنبال او برود تا فردا پشیمان نشود و دچار تضاد نگردد .
معیارهاى انتخاب
مهمترین موضوع که باید به آن توجه نمود ، معیارهاى انتخاب است . کدام جوان ، مرد زندگى است و کدام دختر ، همسر شایسته است؟ معیارها با توجه به تفکّر افراد و خانوادهها متفاوت است . برخى ، ثروتمند بودن را معیار خوبى مىدانند ، گروهى زیبایى را ملاک انتخاب مىدانند ، بعضى سواد و درآمد کافى را دلیل انتخاب خوب مىدانند ، عده ای هم نام ، شهرت و ...
شاید معیارهاى یاد شده هر کدام در جاى خود بتواند تا حدودى آرزوهاى طرف مقابل را از ازدواج برآورده سازد ؛ ولى هیچکدام تعهدآور نیست تا بتواند به دوام زندگى و موفقیت و کامیابى آن کمک کند ؛ بههمین دلیل هر کدام از آن معیارها دچار تزلزل گردد یا معیار دیگرى جایگزین آن شود ، زندگى دچار تزلزل مىگردد ؛ زیرا صفا و صمیمیت محصول هیچکدام از معیارهاى یاد شده نیست .
اسلام و معیار انتخاب
در اسلام ، معیارهایى براى انتخاب وجود دارد که اگر به آن توجه شود و در انتخاب مورد دقت قرار گیرد، بدون شک، زندگى شیرین و جاودانه خواهد شد.
مهریّه زیاد خوشبختى نمىآورد
شاید بعضىها تصور کنند هرچه مهرشان بیشتر باشد ، شأن و ارزش آنها بیشتر مىشود ؛ در صورتى که از نظر اسلام چنین نیست . در حالى که اصلِ مهر ، مورد پذیرش اسلام است و شرط صحت عقد است ؛ البته مقدار آن بر عهده زن و توافق او گذاشته شده و هر مقدار تعیین شد ـ چه کم و چه زیاد ـ مرد بدهکار است و اگر بدهکارى خود را ندهد ظالم و زناکار است ؛ از نظر اسلام ، هرچه مهر کمتر باشد ، محبّت و صمیمیت بیشتر است و به موفقیّت در ازدواج کمک مىکند .
پیامبر خدا صلىاللهعلیهوآله فرمود :
خَیْرُ الصَّداقِ اَیْسَرُهُ .
بهترین مهر، آسانترین آن است .